تجارت روزگار
بنظرم تمام روابط دنیا نوعی تجارت هستند . هر رابطه مجموعه ای از داد و ستدهاست که میان دو طرف رخ می دهد. این داد و ستد و یا بعبارت ساده تر "بده و بستان" میتواند موارد مادی و ملموس و یا موارد معنوی یا مجموعه ای از اینها باشد . بنظرم هر چقدر ابعاد مادی بده بستانها قویتر باشد پیچیدگی و حساسیت ارتباط کمتر میشود و بدیهی ترین حالت بده و بستان مادی ، ارتباط کارگزار و کارفرماست .
بنظرم در داد و ستدهای غیرمادی جریان بسیار پیچیده تر است. مثلا مهر والدین به فرزند از یکسو و خدمات ویژه ای که بر اساس این مهر و علاقه به فرزند ارائه می دهند با چه میزانی قابل سنجش است. یا آموزگار ژاپنی که در تربیت درست یه فرد تلاش میکند، اگرچه حقوق بالایی از نظام امورشی کشورش دریافت میکند اما به واقع آیا تاثیر وی با رقمی از پول قابل قیاس است؟!
در این میان خداوند با زیرکی هر چه تمام تر نظام بده و بستان با بندگانش برقرار کرده است. در کمترین حالت برای انسانها ، از روح خودش می بخشد ، زندگانی می دهد ، در برابر بندگانش گذشت و بخشش خارج از حد تصور دارد، روزی می دهد و در ازای هر روز که روزی می دهد آن روز را از عمر آدمی میگیرد و سرانجام به سوی خود باز میگرداند.
بنظرم توازن بده و بستان در روابط روزمره در دوام و بقای آن نقش مهمی دارد. لازم است قبل از آغاز هر رابطه ای بسنجیم که در ازای ستاندن چه ، موظف به دادن چه و چه ها هستیم و قبل از تخریب و از میان بردن روابط به این فکر کنیم که در ازای نگهداشتن و یا به دست آوردن چه منافعی از ستاندن چه ها محروم خواهیم شد.
- ۹۵/۱۱/۲۵