کمی شنگول کمی منگول

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

مملکتی که درست.........؟ خواهد شد.

دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ق.ظ

                سنگول در هنگام خروج از پارکینگ و تحویل قبض به مسئول خروج :

ــ آقا چقدر شد ؟

ــ قابل شما رو نداره ، 3 تومن ( 3 تومن رو طوری گفتند که انگار میگویند مفت )

سنگول جا خورد و با خود اندیشید : مگه من چند ساعت موندم که شد 3 تومن ؟؟؟!

و بعد خسته از چانه زدن با اخاذان درب خروجی پارکینگها یک اسکناس 5 تومانی تحویل داد و یک دو تومانی پس گرفت.

             سنگول در هنگام خروج از مجموعه و درست در لحظه ای که در ماشین قفل شد و به قصد افزودن ایمنی داشت شیشه ها را هم بالا میکشید با یک آقای بسیار محترم روبرو شد :

ــ ببخشید میشه چند دقیقه وقتتون رو بگیرم.

سنگول بی توجه و به قصد محل ندادن ناگهان چشمش به ماشین آرم دار آقا افتاد و نظرش عوض شد :

ــ خواهش میکنم!؟

ــ میشه بپرسم چه ساعتی وارد پارکینگ شدید؟

ــ دقیقا یادم نیست ، آخرین بار که ساعت رو دیدم ، 9:30 بود که احمدآباد بودم زودتر از 10 امکان نداره رسیده باشم اینجا .

ــ میشه بفرمایید پارکینگ چقدر از شما پول گرفت ؟

ــ 3 تومن . 

ــ متصدی پارکینگ مرتکب خلاف شده ، نباید اینقدر میگرفت میشه بیایید بریم داخل؟

سنگول به اتفاق آقای محترم و همکارش ، سنگول سواره و آقایان محترم پیاده در برابر آقای متصدی ، یکی از آقایان کارتش را به متصدی نشان داد :

ــ ما از اداره نظارت بر اصناف هستیم ، شما از این خانوم چقدر پول گرفتید ؟

متصدی رنگ از رخسارش پرید و از جواب واماند و سنگول بجایش گفت :

ــ 3 تومن بابت یک ساعت و نیم .

متصدی : امکان نداره !

سنگول : اما هم قبضم هنوز روی میزتونه و هم 5 تومنی که بهتون دادم.

متصدی : امکان نداره !

آقای محترم : لطفا بقیه پول خانم رو پس بدبد تا ما گزارشمون رو بنویسیم ...

صرفنظر از لذتی که بازگشت آن 1500 تومان برایمان داشت ، حس خوش بینی و امیدواری عمیقانه ای نسبت به اجرای قوانین در مملکت به ما دست داد و ما را با سامانه 124 ( شکایت از اصناف متخلف ) آشنا نمود .

  • ۱ نظر
  • ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۵
  • سنگـــ ـــول

خواهران عقیله

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۲۳ ق.ظ

در جایی از این دنیای مجازی طنزکی خواندیم که حیفمان آمد در انتشارش نکوشیم :

 " این دخترایی که با یه پسری حرف میزنن اما خیلی ناگهانی با یکی دیگه عقد میکنن مثل رونالدینیو هستن که به سمت راست نگاه میکنه اما به سمت چپ گل میزنه "

خیلی خندیدیم و خیلی دلمان شاد شد . اتفاق ایده آل این است که دختران قدر و ارزش خود را بشناسند و به کسی محل ندهند جز از راه راهش ؛ اما حالا که از روی جبر ( یا هر چیز دیگر ) روزگار به این عمل ناشایست تن در میدهند چه قدر خوب که خود را اسیر شخصی که نمی خواهدشان نکنند و دوستی را مثل رونالدینیو بازی کنند .

در پاسخ به نقد مطرح نشده آن دسته از دوستان که خواهند گفت : این حرکت عین نامردی است و ... ، لازم است نقل قولی از رامبد جوان در یک سریال قدیمی را بگویم : زن رو نگیری میگیرنش.

  • ۴ نظر
  • ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۳
  • سنگـــ ـــول

مخلوقات خطر ناک

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ق.ظ

در عصر دایناسورها که به دانشگاه میرفتیم استاد بسیار فهیمی داشتیم . یکبار سوالی چالش برانگیز پرسید و فقط تعداد بسیار اندکی از شاگردان جسارت اظهار نظر در مورد این سوال را داشتند. آقای استاد بسیار فهیم از بی نظر بودن شاگردانش ملول شد و گفت : " انسانهایی که نظر ندارند خطرشان برای جوامع بشری به مراتب بیشتر از انسانهایی است که نظر اشتباه دارند . "

نا آگاهی در بی نظر بودن نقش بسیار پر رنگی دارد و کتاب نخواندن پلی است که یکراست به سمت نا آگاهی میبرد .

  • ۱ نظر
  • ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۵۶
  • سنگـــ ـــول

مشتی که باید باز شود

چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ

اگر به فکر منفعت اقتصادی خودتان هستید ، لطفا همین الان که دارید این پست را می خوانید گوشی تلفن همراهتان را بردارید و این کد را شماره گیری کنید : 

ستاره هشتصد مربع

و حالا مراحل نوشته شده روی صفحه گوشی را دنبال بنمایید .

حقیقت امر چیزی نیست جز خالی کردن اندک اندک جیب موجوداتی با درآمد اندک . و اندک اندکهایی که یکجا جمع میشوند و انبوهی از ثروت را برای صاحبان حقیقی سرویسهای ارزش افزوده رقم میزنند و اما شرح ماجرا :

قدیمترها قبل از بیستم هر ماه به سایت همراه اول رفته و ضمن مشاهده صورت ریز هزینه های موبایل شناسه قبض و پرداخت خود را برداشته و قبض خود را می پرداختیم و شاد و سرخوش از یک روز مکالمه رایگان درون شبکه نیز مستفیض می گشتیم .

بعدترها عادت کردیم مخابرات برایمان شناسه قبض و شناسه پرداخت را پیامک بفرستد و ما هم مثل مشتریان طلایی تا قبل از بیستم برویم و قبض خود را بپردازیم. از قضای روزگار یکبار پیامک ناقص آمد و ما ناچار به روش گذشته به سایت همراه اول رفتیم اما ظاهر صفحه هیچ شباهتی به قبلتر ها نداشت . فقط شناسه قبض و شناسه پرداخت را داشت و خبری از ریز صورت هزینه ها نبود. از آنجا که معتقدم در جهان سوم وقتی حقایق بدیهی نصفه و نیمه عرضه میشود حتما کاسه ای زیر نیم کاسه هست مشکوک شدم و پس از طی هفتخوان رستم با قر و فر مضاعف موفق شدم در سایت همراه اول ریز هزینه های موبایل خود را رویت بنمایم . نتیجه این شد که سازمان بسیار دور از شرافتی ، ما را در سرویس ارزش افزوده خود عضو نموده و هر ماه دارد دستی در جیب نحیف ما برده مبلغی را تحت عنوان سرویس بسیار بی ارزشی به نام ارزش افزوده کف می رود.

قسمت جالبتر جریان اینجاست که اکثریت قریب به اتفاق اطرافیان نیز پس از شماره گیری کد مزبور ، با این مسئله روبرو بودند .

در آخر :

با پاسخ دادن عدد 2 از شر همه سرویسهای مبتنی بر محتوا نجات یافتیم.

  • ۲ نظر
  • ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۴
  • سنگـــ ـــول

صحیفه سنگولیه

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۱ ق.ظ

دعای هشت روز هفته

اللهم العن کل مخترعین و المکتشفین و المتقاضین النمره  و المزاحمین الموبایل و فی راسهم شرکت المخابرات : که همگی به اتفاق بیچارمون کردن.

  • ۳ نظر
  • ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۱
  • سنگـــ ـــول