در ارتباط با عاشورا
بنظرم یکی از مظاهر آزادگی این است که در برخورد اجتماعی با انسانها مثل خودشان باشیم. اگر کسی به ما احترام گذاشت ما هم متقابلا احترام بگذاریم و بالعکس.
فکر میکنم اوضاع آزادگی در جامعه مان وخیم است و اغلب، پول است که تعیین کننده ی میزان و نحوه احترام به انسانها می باشد . این عین یزیدگی ست .
در هنگام نوشتن این سطور نه چندان بسامان، یاد خاطره ای منقول از یک همکار افتادم :
روزی فلان آقای مولتی میلیاردر بسیار معروف مملکت ، وارد کارگاهشان میشوند و طبق عادت معهود شروع میکنند به نثار نمودن انواع فحشهای ناموسی به کارکنان کارگاه. یکی از مهندسان بی دین بسیار آزاده به قصد عرض سلام جلو می آیند و آقای کذا ایشان را نیز از آن قبیل فحشها بی نصیب نمیگذارد :
آقای ثروتمند : مرتیکه مادر .... کجا بودی تا الان ؟!
آقای مهندس : .... مادرته .
آقای ثروتمند : به مادر من میگی .... مردک خواهر .... زن .....
آقای مهندس : .... و ..... زن و خواهر خودتن .
متأسفانه جز آن آقای مهندس شخص دیگری آنقدر آزادگی نداشت که در مواقع لزوم جواب آقای ثروتمند را به این زیبایی پس بدهد.
جالبتر اینکه آقای ثروتمند و آقای آزاده همکاری طولانی مدتی با یکدیگر داشتند.
- ۳ نظر
- ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۹