کمی شنگول کمی منگول

ترکه ای شکننده

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۴۲ ق.ظ

تو هر قدر هم که ادای انسانهای سخت و محکم را در بیاوری باز هم یک دختر احساساتی هستی.

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۴۲
  • سنگـــ ـــول

سنگول تاجر

يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ق.ظ

ای فرزندانم : حواستان باشد که یتیم وار به خرید بروید و شاهوار فروشندگی کنید که اگر چنین نباشد پاچه تان چونان خواهد شد.

  • ۳ نظر
  • ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۲۱
  • سنگـــ ـــول

غم هراسی

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۲۵ ب.ظ

به تازگی کتابی نصیبمان شده به نام تفریحات شب نوشته مرحوم محمد مسعود ، اگرچه کمی تا قسمت نه چندان اندکی به مباحث دور از اخلاق پرداخته اما اصل و اساس پیام در باب علل دوری افراد از اخلاق است و غم را مهمترین این عوامل می داند .

من هم با مرحوم مسعود کاملا موافقم .

بنظرم مهمترین قسم اراده آن بخشی است که در برابر غم ایستادگی میکند و از این رو بنظرم می آید هر چقدر هم که ملول باشم ، موظفم که آنرا در حصار ذهن و دل خویش زندانی کنم و باز بنظرم نشعه دود و شراب و ... نمی تواند به اندازه اراده آدمی غم را به اسارت خود در بیاورد.


بنظرمان یک انسان دائم الملول جز برای مادرش ، برای هیچ شخص دیگری نمی تواند دوست داشتنی باشد ، مگر برای مدتی محدود.


  • ۳ نظر
  • ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۲۵
  • سنگـــ ـــول

راه خفه شدن بعضیها

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۴۵ ق.ظ

بعضی ها هستند که ظاهرن آدمهای خوبی نیستند اما یک جرقه برایشان کافی است که به خود بیایند و سر به راه شوند. اینها بهترین آدمهای دنیا هستند . شاید هم از جنس فرشته ها باشند.

بعضی ها هم آدمهای خیلی بدی هستند اما دست روزگار چنان ادبشان می کند که ناگزیر سرشان را داخل لاکشان فرو می برند و مجبور می شوند خود را مشغول روزهایی بنمایند که روزگار برایشان رقم زده است .

بعضی دیگر از آن دو گونه بعضی دیگر نیز مخوف ترند و هیچ چیز و هیچ کس و هیچ روزگاری حریفشان نیست که انسان و حیوان و جودات و ... را از شرشان محفوظ بدارد . اینها همانهایی هستند که فقط مرگ ساکتشان می کند.

خیلی تازگیها با یکی از این گونه های سوم روبرو شده ام . در توصیف وخامت اوضاع همین بس که جناب خودا هم از دست این گونه سوم به تنگ آمده بود و مختصر و مفید در یک کلام گفت : این زنه دریده ست .

  • ۲ نظر
  • ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۴۵
  • سنگـــ ـــول

بهداشت در آبریزگاه 2

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ق.ظ

یکی از ایرادهای موی بلند اینه که قبل از رفتن به مبال حتما باید اساسی جمع و جور بشه وگرنه موی سر نقش جاروی دستشویی رو هم پیدا میکنه . 

  • ۰ نظر
  • ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۵
  • سنگـــ ـــول

شادباشهای نود و پنجانه

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ق.ظ

در سال نود و چهار که نشد بیاییم پیشاپیش سال نو را تبریک بگوییم . ناگزیریم در سال جدید پساپس تبریک بگوییم.

سال جدیدتان شاد باد . تنتان درست باد . هر روزتان پر از پیروزی باد.

.

.

.

.

با این روشی که تبریک گفتیم احساس مینماییم که میتوانیم یک کتاب اوستا بنگاریم.


و اما تصمیم نود و پنجی

من به عنوان یک سنگول در سال 95 تصمیم گرفته ام که همچون « برادران و خواهران حوزوی » خدای خود را بهتر بشناسم و همچون « پدر خوانده  »درک کنم ، کار خدا این نیست که آرزوها و حاجات مرا بیاورد و قپه سینی در کنارم بنهد و همچنین مثل « همای » فکر نکنم که خدای من اصلا اهل چوب در نشیمنگاه بندگان دواندن نیست ؛ که هست خوب هم هست . چون اگر نبود از کنار این همه اتفاقات و ... دنیای آدمها چنین صبورانه نمی گذشت.


  • ۱ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۰
  • سنگـــ ـــول

از کودکان بیاموزیم.

چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ


سنگول  خواهر زاده ای 10-12 ساله دارد که بالطبع از بچه های این دوره و زمانه است. خواهر زاده عزیز دل انگیز دست که نمی شود گفت انگشتی در نواختن سنتور دارد . روزی از روزها قرار بر این شد که برد و برای کودکان بی سرپرست برنامه نوازندگی اجرا بنماید. مادر این کودک نیز می خواست فرزندش را همراهی کند و در مراسم نوازندگی او حضور داشته باشد اما خواهر زاده از مادرش (خواهر سنگول) خواست که با او نرود و چنین پاسخ داد : ای مادر این بچه ها بی مادر هستند و وقتی می بینند مادر من در کنار من است غصه می خورند. مادر و مادربزرگها و پدر و غیره و ذلک این کودک از این همه مهر و عطوفت بچه به خود بالیدند و او را ستایش کردند. ایضا سنگول.

بعد از این ماجرا، وقتی سنگول خواهرزاده اش را دید در حالی که او را تحسین می کرد گفت: اتفاقا من هم میخواستم به آن مراسم بیایم اما از شنیدن حرفت یادم آمد آن طفلهای معصوم خاله هم ندارند و ممکن است از این بابت هم غصه دار شوند . ناگهان خواهرزاده از شنیدن این سخن برآشفت که چرا خاله اش با او هماهنگ نبوده و نیامده و گفت : خاله من به مامانم الکی این جور گفتم که نیاد . چون اگه میومد تا آخر برنامه میخواست به من بگه از رو نت بزن منم حال ندارم از رو نت بزنم . اونا هم که کارشناس موسیقی نیستن متوجه اشتباهام بشن.

چه خوش گفت اونی که گفت : بچه های این دوره زمونه آدم نیستن ، گودزیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاااااااااااااااااااااااان.

  • سنگـــ ـــول

درسهای خداشناسی

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۰۱ ق.ظ


یک ضرب المثل چینی هست که می گوید : میترسم از کسی که نمی ترسد از خدا. ما هم مثل چینی ها خیلی از این قبیل افراد میترسیم . تازگیها فهمیده ایم که چرا  دار و دسته ایشانیان از خدا نمی ترسند . چون  در دوران دبستان ، معلمشان املا را درست یادشان نداده و " خدا " را " خودا " مینویسند . بعد فکر میکنند خودشان " خدا " هستند و کیست که از خودش بترسد. تازگیها گیر یکی از این خودایان افتاده ایم که روزگارمان را تنگ  فرموده اند.( آن هم نه از آن تنگهای خوب ) بلکه دست و بالمان را تنگ نموده اند.

  • سنگـــ ـــول

از تجربیات سنگول

جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۴ ق.ظ


اگر سرسختانه پای هدفها و آزروهایمان نایستیم، باید منتظر روزی باشیم که مرگ ، آرزویمان شود.

  • سنگـــ ـــول

قتل تدریجی

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ق.ظ

بزرگترین قاتل تندرستی آدمیزاد و سرانجام قاتل ایشان :


سیگار

نمک

شکر

قند

روغن

سوسیس و کالباس

لبنیات دارای روغن پالم

شیرینی های خوشمزه خامه ای

چلوکباب های چرب و خوشمزه

کله پاچه دوست داشتنی

و سایر خوراکیهای لذیذ مضر

هیچ کدام از اینها نیستند.

بنظرم آنچه انسان را دچار سرطان و سکته و مرگ می کند ، غم و غصه روزکار و بالاخص غم معاش است.

  • سنگـــ ـــول